ناسیونالیسم یا احساسات ملی گرایی نیرویی است که در برابر استیلای استعمارگران در جهت رهایی ملت، نقش مهمی را بازی می کند. در نتیجه ناسیونالیسم سرزمینی و هویتی ملت در فرهنگی مشترک و ارادهای یکتا ایجاد می شود که زبان، فرهنگ، اسطوره، قوانین، آئینها، آداب و رسوم، تاریخ و سرزمین مشترک از عناصر اصلی آن است.
ملت و عناصر وابسته به آن در داخل یک منطقه سرزمینی تجلی می یابد. بدون داشتن سرزمین یکپارچه تشکیل یک ملت حول محور عناصر ملی دیگر غیر ممکن است. باید یک منطقه جغرافیایی متعلق به یک اتنیک وجود داشته باشد که بتوان سایر ویژگی های سازنده یک ملت را در آن توسعه داد تا اینکه به یک احساس مشترک در این باره رسید.
ملی گرایی موجود در آذربایجان جنوبی از نوع ناسیونالیسم سرزمینی و هویتی است. ناسیونالیست های ترک آذربایجانی برای رهایی از این منطقه از استعمار و سلطه حکومت پان ایرانیست و فارس گرا مبارزه می کنند. در حقیقت فعالیت برای احقاق حق تعیین سرنوشت محور مشترک مبارزاتی فعالین ملی و مدنی آذربایجان جنوبی را تشکیل می دهد.
ترک گرایی، توسعه فرهنگ و هویت ترکی می تواند در آینده داخل مرزهای یک کشور مستقل و یک دولت ملی مانند آذربایجان جنوبی و در نهایت آذربایجان واحد آزاد عملی شود. بدون وجود و حمایت مادی و عملی یک دولت ملی توسعه زبان و فرهنگ در داخل جامعه عملا غیر ممکن است.
افرادی که به یک زبان مشابه تکلم میکنند از طریق پیوندهای متعددی که در نتیجه احساس مشترکی که زبان فراهم می آورد به هم پیوند مییابند، آنها یکدیگر را میفهمند و این قدرت را دارند کماکان خود را قابل فهم سازند که آنها به یکدیگر متعلق هستند، خواهند توانست طبق خصیصههای ملی مشترک که دارند خود را و آرمانهای خود را محقق سازند. وقتی هر فرد بتواند ویژگیها و خصیصههای فردی خود را در هماهنگی با ویژگیهای مشترک ملت خود تجلی دهد، تنها در آن صورت است که این احساس قابل فهم مشترک رهایی از استعمار را ممکن و عملی خواهد ساخت. البته این با در نظر گرفتن سایر شرایط داخلی و خارجی می تواند بوقوع پیوندد. در نتیجه داشتن اراده و اتحاد حول محور باورها و خصوصیت های ملی مشترک نقش مهمی را در تشکیل دولت ملی بازی می کند.
در شرایط کنونی یکی از اهداف اصلی طیف ها و گروه های موجود در حرکت ملی آذربایجان جنوبی ایجاد آن فهم مشترک در احاد مردم برای رهایی از استعمار و استیلای حکومت پان ایرانیست و فارس گراست که در پاراگراف فوق به آن اشاره شد. در صورت تقویت این فهم مشترک و آگاهی در زمینه مسائل ملی آذربایجان جنوبی است که می توان همه منابع و امکانات موجود را جهت رهایی از حاکمیت و تشکیل دولت مستقل و ملی در این منطقه جغرافیایی بسیج کرد.
علیرغم اینکه فعالیت اکثریت گروه ها در این راستا است، ولی عده ای هستند به خاطر عدم درک کافی از وطن و اهمیت سرزمین در ملت سازی و تشکیل دولت ملی، ترک گرایی را نه در چهارچوب جغرافیای آذربایجان جنوبی بلکه از مغولستان تا بلغارستان جستجو می کنند. این اقدام آنان درحالی است که دولت های ترک منطقه به فکر منافع خود بوده و با عدم داشتن ارزیابی درست، مسئله آذربایجان جنوبی هیچ وقت در مذاکرات و مناسبات بین المللی آنان تاکنون جایی نداشته است.
تنها فعالیت تشکیلاتی و گروهی مستمر و مداوم در راستای حول محور هویت ترکی در چهارچوب وطن یعنی آذربایجان است که می تواند برای رسیدن به هدف اصلی که همان رهایی سرزمین آذربایجان جنوبی از استعمار داخلی است، تاثیر مثبت داشته باشد. در غیر اینصورت فعالیت در خارج از این حیطه جزء به هدر دادن انرژی سودی برای آذربایجان تحت ستم ندارد. همچنین در همه مناسبات، کنفرانس ها، دیدار با مقامات کشورها و سازمان های بین المللی بایستی مسئله استعمار این منطقه توسط جمهوری اسلامی ایران و حق تعیین سرنوشت محور اصلی مذاکرات فعالین ترک حرکت ملی آذربایجان جنوبی باشد. چرا که یکی از مولفه های اصلی ملت سازی و تشکیل دولت ملی احساس وفاداری به وطن و سرزمین بوده که سایر عناصر ملی در چنین سرزمین یکپارچه مستقل توسط دولت ملی توسعه و معنا می یابند. در غیر این صورت زبان، فرهنگ، هویت و سایر مولفه های ملی بدون داشتن وطن یا سرزمین تضعیف شده و از بین می رود. نمونه های بارز آن را می توان در مهاجرانی که بنا به دلایلی وطن خود را ترک کرده و در سایر کشورها اقامت می گزینند، مشاهده کرد که در نسل بعدی آثاری از فرهنگ، زبان و هویت اصلی آنان باقی نمی ماند.