صفحه اصلی / آذربایجان / الکس وطنخواه: سرایت جنگ قره‌باغ به آذربایجان (جنوبی) بدترین کابوس تهران است

الکس وطنخواه: سرایت جنگ قره‌باغ به آذربایجان (جنوبی) بدترین کابوس تهران است

الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران در انستیتوی مطالعات خاورمیانه در واشنگتن دی سی در مقاله خود تحت عنوان «بدترین کابوس تهران» در نشریه فارین پالیسی، می گوید درگیری قاراباغ می تواند به اقلیت آذربایجانی ایران نیز سرایت کند و آغازگر جنگی شود که دولت ایران قادر به مهار آن نخواهد بود.

وطنخواه با اشاره به شرایط زمانی آغاز درگیری ها میان باکو و ایروان می افزاید جنگ بین ارمنستان و آذربایجان در زمان بسیار بدی برای ایران به وقوع می پیوندد. در داخل کشور، بر اثر تحریم های ایالات متحده، ایران با یک وضعیت اقتصادی بسیار دشواری روبرو است. در خارج از کشور، ایران درگیر چندین ماجراجویی ژئوپلیتیکی ناتمام در جهان عرب است – از عراق گرفته تا سوریه و فراتر از آن – که در سالهای اخیر سرمایه گذاری قابل توجهی روی آنها کرده است.

اگرچه ممکن است ایران بخواهد خود را در بحران قفقاز جنوبی درگیر کند، جایی که قبلاً نقش میانجیگر را در آن بازی کرده است، اما توان و امکانات تهران برای انجام این کار در این منطقه در نزدیکی خود بسیار کمتر است. از آن بدتر اینکه، تهران دارای استقلال دیپلماتیک که در اوایل دهه ۱۹۹۰ از آن بهره می برد نیست، بطوریکه در آن زمان که آخرین جنگ بین ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قاراباغ کوهستانی در این مقیاس آغاز شد، ایرانی ها توانستند به طور موثرتری با دو طرف همکاری کنند.

الکس وطنخواه چنین ادامه می دهد: در عوض، این بار تهران باید در صندلی عقب و پشت روسیه، ترکیه و غرب بنشیند در حالیکه آن قدرت ها سرنوشت و مسیر این درگیری را تعیین می کنند. همچنین به لطف اقلیت آذربایجانی قابل توجه ایران، که دارای حدود ۲۰ میلیون نفر جمعیت هستند، یک احتمال واقعی وجود دارد که درگیری های آذربایجان و ارمنستان سرریز کند و به یک خطر جدی برای امنیت داخلی ایران تبدیل شود. 

تهران نمی خواهد در این درگیری شکست بخورد اما در موقعیت ضعف قرار دارد. پس از بروز آخرین درگیری ها بین ارمنستان با اکثریت مسیحی و آذربایجان با اکثریت مسلمان شیعه در ۲۷ سپتامبر، سه روز طول کشید تا تهران بپذیرد که این دور از درگیری های جدید از نظر کیفی با درگیری های قبلی متفاوت است. علیرغم امضای آتش بس در پایان جنگ ۱۹۸۸-۱۹۹۴، دو کشور همسایه چندین بار با یکدیگر درگیر جنگ شده اند، از جمله اخیرا در اوایل تابستان امسال. چهار روز بعد از این دور اخیر درگیری ها، تهران که متوجه شد که به نظر نمی رسد این درگیری ها دارای پایان سریعی باشد، ناگهان ادبیات دیپلماتیک خود را از تأکید بر بی طرفی به تمایل نسبت به میانجیگری بین ایروان و باکو تغییر داد و ادعا کرد که در کنار آذربایجانی ها است.

این پژوهشگر انستیتوی مطالعات خاورمیانه در ادامه می افزاید در تاریخ ۱ اکتبر، نمایندگان سیاسی رهبر ایران علی خامنه ای در چهار استان شمال غربی دارای جمعیت قابل توجه آذربایجانی، بیانیه مشترکی در حمایت از آذربایجان منتشر کردند. در این بیانیه اعلام شد که “بدون شک” منطقه جدا شده قاراباغ کوهستانی متعلق به آذربایجان است. با این حال، بیانیه درست همزمان با افشای گزارش ها در خصوص اینکه تهران حریم هوایی خود را برای ارسال تجهیزات نظامی روسیه به مقصد ارمنستان باز کرده است، صادر شد. متعاقب آن، اعتراضاتی نه تنها در استان آذربایجان شرقی ایران بلکه در تهران نیز با شعارهایی مانند “قاراباغ مال ما است. مال ما خواهد ماند” به وقوع پیوست.

وطنخواه خاطرنشان می کند صرف اشاره به اینکه احتمالا ایران به عنوان مسیر ارسال تسلیحات به ارمنستان عمل می کند، می توانست مثل بمب صدا کند و خبری انفجاری باشد و می توانست به سرعت توسط تهران تکذیب شود. این دقیقا همان چیزی است که اتفاق افتاد. در نتیجه، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و علی اکبر ولایتی، مشاور عالی سیاست خارجی خامنه ای، همگی این موضع را تکرار کردند که ارمنستان باید سرزمین های آذربایجان را که از سال ۱۹۹۴ اشغال کرده است ترک کند. آیت الله العظمی حسین نوری همدانی، این مناقشه را از منظر مذهبی بیان کرد و گفت: “قاراباغ کوهستانی بخشی از جهان اسلام است و باید به کشور اسلامی برگردد و باید آزاد شود.” 

الکس وطنخواه می افزاید: جنبش مردمی (آذربایجان جنوبی) در حمایت کامل از باکو آنقدر قدرتمند بوده است که تهران حتی به خودش اجازه نداده است همکاری نزدیک آذربایجان با اسرائیل مانع راه شود. آذربایجان، یکی از چهار کشور دارای اکثریت شیعه در جهان (همراه با ایران، عراق و بحرین)، است که همچنین دارای روابط اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی نزدیک با اسرائیل، یعنی دشمن اصلی تهران در منطقه است. اما این مساله حدود دو دهه است که یک واقعیت است و ایرانی ها یاد گرفته اند که با آن کنار بیایند.

به زبان ساده، ایران در موقعیتی نیست که بتواند در تقابل با اقلیت آذربایجانی خود عمل کند. بر خلاف اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صرفا فضایی را برای ارتباط مجدد آذربایجانی های ایران با برادرانشان در شمال ایجاد کرد، که از اوایل سال های ۱۸۰۰ تحت سلطه روسیه / اتحاد جماهیر شوروی بودند، امروز، جامعه آذربایجانی ایران، نسبت به پویایی ها و معادلات موجود در درگیری ارمنستان و آذربایجان آگاه تر است و با شور و اشتیاق بیشتری در پشت باکو قرار دارد. این مسئله (یعنی آگاهی و شور و اشتیاق مردم آذربایجان جنوبی نسبت به آذربایجان شمالی) مایه نگرانی جدی برای تهران است. چرا که ایران کشوری چند ملیتی است و تهران آمادگی کافی برای مقابله با قیام اقلیت های خشمگین نسبت به درگیری ارمنستان و آذربایجان را ندارد.

وطنخواه با اشاره به وحشت رژیم ایران از قیام ملت آذربایجان جنوبی می افزاید: اگرچه به تصویر کشیدن ایران به عنوان یک بشکه پودر آماده انفجار اغراق آمیز است، اما ادعای اینکه نارضایتی ها در میان اقلیت های قومی (یعنی ملت آذربایجان جنوبی) عامل اصلی تغییر موضع لفظی  ناگهانی تهران در حمایت از باکو نبوده است، به همان اندازه گمراه کننده خواهد بود. تغییر موضع تهران می تواند بارزتر و اساسی تر شود و این بستگی به سرنوشت این دور از درگیری ها در قاراباغ دارد. همچنین ترکیه، بازیگر ثالث دیگری در این درگیری است که تهران از نزدیک آن را زیر نظر دارد و در محاسبات ایران ایفای نقش می کند. تهران، آنكارا را متهم به دامن زدن به درگیری از طریق تشویق آذربایجان به تلاش برای بازپس گیری هرچه بیشتر سرزمین اشغالی خود قبل از موافقت با هر گونه آتش بس و گفتگوهای دیپلماتیک، کرده است. با این وجود، علیرغم اینکه ایران هنوز در سوریه با ترکیه درگیر است – جایی که ایران از رژیم بشار اسد حمایت می کند و ترکیه از مخالفان اسد حمایت می کند – تهران نمی خواهد تنش ها بر سر ارمنستان و آذربایجان را تشدید کند. 

او در ادامه می نویسد: دو مسئله اساسی تهران را وادار به اندیشیدن می کند. اول اینکه ترکیه – که به نظر بسیاری از مفسران ایرانی به هر قیمتی متعهد به حمایت از ملت های ترک تبار است – به راحتی می تواند به ایران ضربه بزند. آنکارا می تواند بخش هایی از جمعیت بزرگ آذربایجانی های ترک تبار در ایران را بر ضد سیاست های تهران بشوراند.

دوم اینکه، با وجود سوء ظن های طولانی مدت بین دو قدرت، ترکیه یک همسایه مهم و یک شریک تجاری برای ایران است. تهران به دلیل انزوای خود، نمی خواهد آنکارا را به لیست بلند بالای  دشمنان خود اضافه کند. مهم نیست که ایرانی ها در این درگیری های اخیر در قفقاز جنوبی با دقت با چه برگ هایی بازی می کنند، واقعیت این است که تهران اکنون دارای موضع بسیار ضعیف تری در منطقه نسبت به اوایل دهه ۱۹۹۰ می باشد.

الکس وطنخواه در پایان با اشاره به موضع ضعف و بی اعتباری ایران، این گونه نتیجه گیری می کند: امروزه هیچ کس واقعاً پیشنهاد میانجیگری ایران را به عنوان یک پیشنهاد جدی تلقی نمی کند. تهران بر اثر کشمکش های مداوم با واشنگتن و مشغله و درگیری در کشورهای عربی، به ندرت تا این حد از مسکو حساب برده – و یا نگران تشدید اختلافات با ترکیه – در قفقاز جنوبی بوده است. در حالیکه ایران دست روی دست گذاشته و با نگرانی ناظر اقدامات روسیه و ترکیه به عنوان دو بازیگر اصلی خارجی در درگیری ارمنستان و آذربایجان می باشد، تهران بیش از هر چیز می خواهد پایان سریع این جنگ را ببیند. جنگی که اگر گسترش یابد می تواند ایران را به سمت یک جنگ منطقه ای جدیدی بکشاند که توان رویارویی با آن را ندارد.

گوناز تی وی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *