صفحه اصلی / آذربایجان / اسیر آذربایجانی: ارمنی ها پس از سوار کردن من به تانک، مادر بزرگم را تیرباران کردند+ فیلم

اسیر آذربایجانی: ارمنی ها پس از سوار کردن من به تانک، مادر بزرگم را تیرباران کردند+ فیلم

زابیل صفر‌ف تنها ۱۵ سال داشت که در جنگ اول قاراباغ، ارمنی ها او را در کلبجر به اسارت گرفتند. آنها بدون توجه به التماسها و گریه های مادربزرگش، نوجوان آزربایجانی را سوار بر تانك كردند و با خود بردند و مادربزرگش را جلوی چشمانش گلوله باران کردند.

زابیل صفر‌ف در آوریل ۱۹۹۳ این اتفاق وحشتناک را در کلبجر تجربه کرد. او که تقریباً سه سال در اسارت بود، اکنون در روستای نابران شهرستان خاچماز زندگی می کند. زابیل ۴۲ ساله دارای یک دختر و یک پسر است. در مجموع، بیش از ۴۰ خانواده از کلبجر در روستای نابران زندگی می کنند.

فیلم به اسارت در آمدن زابیل صفروف توسط تروریست های ارمنی در اینترنت موجود است.  زابیل می گوید که پس از سوار کردن او به تانک، ارمنی ها مادربزرگ وی را گلوله‌باران کرده و او را به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار داده و با خود بردند.

او می گوید: «من در روستای زیوَل متولد شدم. اما از ۸ سالگی با مادربزرگم در روستای چراغ زندگی می کردم. در آخرین روزهای مارس ۱۹۹۳، ارمنی ها وارد کلبجر شدند. همه روستای ما را ترک کردند و من نزد مادربزرگم ماندم.  در تاریخ ۴ آوریل، روستای ما محاصره شد. یک روز بعد اسیر ارمنی ها شدیم. مادربزرگم نمی توانست سوار تانک شود، بنابراین آنها من را به تنهایی بردند. پیرزن التماس کرد که کودک نزد من امانت است او را از من جدا نکنید. اما ارمنی ها به ناله های مادربزرگم گوش ندادند.

بعد از آن مادربزرگم را به خاطر گفتن یک جمله تیرباران کردند. مادربزرگم گفت که دیر یا زود سربازان آزربایجان این مکان را از دست شما آزاد می کنند. این سرزمین ها متعلق به شما نیست. بعد از قرار دادن من در تانک، مادربزرگم گلوله باران شد. من را با قنداق تفنگ مورد ضرب و شتم قرار دادند و شکنجه کردند.»

پس از آن، اسارت ۲ سال و ۹ ماهه صفرف، پر از شکنجه های غیر قابل تحمل، آغاز شد. این اسیر آزربایجانی که مدتها در اردوگاههای کار اجباری خانکندی و آغدره و همچنین در زندان شوشا بازداشت بود، برای سالها دچار یک شوک روحی فراموش نشدنی بود.

او با یادآوری آن روزهای وحشتناک گفت: «از ما مثل برده کار می‌کشیدند. در مقابل چشمان من پیر و جوان را شکنجه کرده و کشتند. آنها کارهایی می‌خواستند که من قادر به انجام آنها نبودم. غذا نمی دادند. وقتی تابستان فرا می‌رسید، خوشحال می‌شدیم که وقتی به اردوگاه کار اجباری می رویم برای رفع گرسنگی خود از درختان میوه می خوریم.  من از پدر و مادرم اطلاعی نداشتم. من نمی دانستم آنها در امنیت هستند یا نه.

یک سال بعد، من از طریق کمیته صلیب سرخ بین المللی با عموی خود تماس گرفتم. پس از مذاکرات، در ژانویه ۱۹۹۶ با ارامنه غیرنظامی در آزربایجان مبادله شدیم. وقتی به باکو آمدم، چشمهایم آنچه را که می‌دید باور نمی کرد. از آنجا که ارامنه به ما اجازه صحبت با زبان تورکی را نمی دادند، زبان تورکی برای من غریبه بود. من چنان شوکه شده بودم که به عموی خود گفتم اگر ما تورکی صحبت بکنیم ارمنی ها می شنوند. سپس نزد پدر و مادرم در خاچماز آمدم. تنها پس از ازدواج با حمایت همسرم شرایط روانی من به حالت عادی بازگشت. من همیشه کابوس می دیدم. فکر می‌کردم دوباره در اسارت هستم.»

او می گوید که آنها هنوز با اشتیاق برگشت به کلبجر زندگی می کنند و همیشه معتقد بودند که به وطن خود بازخواهند گشت.

منطقه کلبجر در تاریخ ۲ آوریل ۱۹۹۳ توسط نیروهای مسلح ارمنستان اشغال شد. در نتیجه اشغال، ۵۳ هزار و ۳۴۰ نفر از سرزمین اجدادی خود اخراج شدند، ۵۱۱ غیرنظامی کشته شدند، ۳۲۱ نفر اسیر و مفقود شدند.

طبق بیانیه سه جانبه، در تاریخ ۲۵ نوامبر سال جاری، شهرستان کلبجر به آزربایجان تحویل داده شد. کلبجر از نظر وسعت یکی از بزرگترین مناطق آزربایجان است. بر اساس اطلاعاتی که اول ژانویه سال ۲۰۲۰ منتشر شده، جمعیت آن بیش از ۷۷ هزار نفر است. قبل از اشغال، ۱۴۷ آبادی در منطقه وجود داشته است.

منبع: گوناز تی وی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *